Web Analytics Made Easy - Statcounter

مسعود زارعیان، طلبه سینماگر و برنده جایزه سینما حقیقت برای ساخت مستند «غیر مسکونی» طی گفت‌وگویی با خبرنگار «اطلاعات آنلاین» به بیان مهم‌ترین چالش‌های سینمای مستند در سال‌های اخیر و دغدغه‌های شخصی خود در عرصه مستندسازی پرداخت که در ادامه می‌خوانید.

وضعیت سینمای مستند امروز کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در حال حاضر به دلایل مختلف یکی از بدترین دوران مستندسازی را در طول این سال‌ها تجربه می‌کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فضای جامعه به دلیل اتفاقات اخیر، درگیر دوگانگی شده است و فضای مبهمی ایجاد شده که بسیاری از مردم نمی‌دانند باید چه موضعی داشته باشند. برای بعضی‌ها مسئله فعالیت‌ها، خیلی روشن است و برای بعضی همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. این یک بعد ماجراست که مقداری از جنب و جوش و تب و تاب مستند سازی را کم کرده است. مسئله دیگر که می‌توان به آن اشاره کرد، مسئله همیشگی فضای سینمایی مستند است که متاسفانه مثل فرزند ناخوانده تلقی می‌شود و آن چنان که باید حمایت نمی‌شود و همیشه در بودجه بندی در آثار سینمایی رتبه عقب‌تری نسبت به بقیه دارد. در حالی که در طول سال، افتخار آفرینی سینمای مستند شاید بیشتر از سینمای داستانی باشد و میزان حضور فیلم سازان مستند در جشنواره‌های جهانی، نمایش فیلم‌ها، دریافت جایزه‌ها و برگزاری کارگاه‌های هنرمندان و مستندسازان مختلف بسیار زیاد است. با توجه به این حجم از حضور و افتخار آفرینی، توجه به سینمای مستند نسبت به سینمای داستانی بسیار کمتر است و این یک ضعف است که در طول این سال‌ها سینمای مستند از آن رنج می‌برد و در نتیجه آن، طبیعتاً زندگی فیلم ساز مستند هم تامین نیست و دچار مشکلات مالی می‌شود و شاهد این هستیم که دوستان دارای شغل‌های کاذب و دوم هستند که گاهی دور از شأن آن‌ها است و برای امرار و معاش و طی کردن زندگیشان ناچار به انجام آن فعالیت‌ها هستند. مسئله دیگر دعواهای بی جهت درون صنفی ما است. من به عنوان فردی که از اوایل دهه ۹۰ عضو انجمن مستند سازان سینمای ایران و عضو انجمن صنفی کارگردان مستند خانه سینما بوده‌ام و همه مسائل را رصد کرده‌ام تعجب می‌کنم که چرا ما هنوز به اتحاد مورد نیاز نرسیده‌ایم و این دعواها سرعت ما را در فعالیت‌ها به شدت پایین آورده است، هویت شغلی ما را به خطر انداخته و اولویت‌های صنفی که باید دنبال شوند روی زمین مانده و ما همچنان درگیر برخی دعواهای زرگری هستیم که در این شرایط دامن گیر سینمای مستند شده است.

شما به عنوان یک روحانی چطور سینما را انتخاب کردید؟

من خودم را یک طلبه می‌دانم. چون کلمه روحانی، تصویری از فردی با نمادهای ثابت همیشگی با لباس روحانیت در ذهن ایجاد می‌کند. من در رشته علوم حوزوی تحصیل کرده‌ام و طلبه بوده‌ام و در چند نوبت هم به صورت موقت لباس پوشیده‌ام و همچنان نیز در جایی که احساس می‌کنم وظیفه و ماموریتی دارم لباس روحانیت می‌پوشم. اما به طور کلی زمانی که طلبه شدیم تصویری که در آینده می‌خواستیم به آن برسیم این بود که یک روحانی ملبس باشیم که یکی از شئون روحانیت را دنبال می‌کند. حدود سال‌های ۸۶_۸۷ متوجه شدم که می‌شود در کنار دروس حوزوی این گرایش را دنبال کرد و در مورد آن بسیار تحقیق کردم. یکی از کارهای روحانیت، تبلیغ و تدریس است و من می‌خواستم یک عرصه تخصصی تبلیغی را فراهم کنم که با بررسی و تحقیقاتی که انجام دادم به هنر هفتم که سینماست رسیدم و تلاش کردم که اهداف تبلیغی که مد نظرم است را از این طریق دنبال کنم. البته سینما به خودی خود بسیار زیبا و ارزشمند است و زندگی کردن را به من آموخته و تجارب عجیبی را برای من رقم زده است. دیدن و تجربه کردن لحظه‌ها و موقعیت‌های مختلف و قصه‌هایی که در این ۱۵ سال، دوربین من ثبت کرده است برایم جذاب است. خیلی از حرف‌های مد نظر ما به زبان هنر، ماندگارتر و بهتر بیان می‌شود.
روزهای اول ورود به این عرصه برای من خیلی سخت بود و فضا بسته‌تر بود و بعضی دوستان می‌گفتند تو به سراغ مفسده رفته‌ای و پرونده طلبگی و حوزوی من بارها تهدید به باطل شدن شد. از این مسائل زیاد بود. باید فرزند زمانه خودمان باشیم و در این زمانه‌ای که گفتمان و تبادل نظر مردم با رسانه و تصویر انجام می‌شود، طلبه‌های فعال در این عرصه باید وجود داشته باشند. البته این عرصه تخصصی تبلیغ است. مانند عرصه تخصصی تبلیغ بین الملل و هرکسی نباید به این عرصه ورود کند.

با توجه به ساخت فیلم «غیر مسکونی» در مورد روحانیت، به نظرتان سینما مستند چقدر می‌تواند در کاهش فاصله بین مردم و روحانیت مفید و راهگشا باشد؟

سینمای مستند خیلی بیشتر از سینمای داستانی می‌تواند موثر باشد چون شما در سینمای داستانی در نهایت با یک قصه روبه‌رو هستید که زاییده خیال و تصور یک هنرمند است. اما در موضوعات خاص، سینمای مستند است که می‌تواند کمک کند. فیلم‌هایی مانند طلا و مس، روز بلوا و مارمولک آثاری بودند که کاراکتر روحانی داشتند و فضا و تصویر متفاوتی را از جامعه روحانیت ترسیم کردند. اما متاسفانه ذهنیت عامه مردم این است که روحانیون تامین هستند، شهریه می‌گیرند، زندگی راحتی دارند و مناصب مهم کشوری در دستشان است و به بیان دیگر هم دنیا و هم آخرت را با هم دارند و در نتیجه این تفکر، وقتی اتفاقی در جامعه می‌افتد و کاستی‌ای پیش می‌آید، سریعا به بدنه روحانیت حمله می‌شود و روحانیون متهم هستند. در حالی که در این سیستم این چنین نیست که همه روحانیون تامین باشند. در واقع طلبه‌ای که همه امتحاناتش را بدهد و پرونده‌اش فعال باشد، یک شهریه بسیار کم ماهانه به صورت کمک هزینه تحصیلی دریافت می‌کنند که حدود دو میلیون تومان است. عمده روحانیون مشکلات مالی و امرار و معاش دارند و فقط یک تا یک و نیم درصد از جمعیت روحانیت، مناصب حکومتی و یا دولتی دارند. در این سال‌ها در مورد این موضوع خیلی صحبت شد ولی از نظر من کافی نبوده است و من به عنوان یک طلبه مستندساز، ترجیح دادم که به جای رفتن به دنبال موضوعات مختلفی که دیگران هم به سراغش می‌روند، سراغ مسائل روحانیت بروم. یک مسئله که برای من خیلی مهم بود این بود که یک روحانی هم در این روزگار می‌تواند دچار تردید و تحیر شود. طلبه‌ای که باید راهنما باشد خودش در مقاطعی از زندگی‌اش دچار بحران‌هایی می‌شود.

این موضوعی بود که سال‌ها درگیرش بودم و برای ساخت آن، سوژه‌ای بهتر از خودم ندیدم پس به سراغ خودم رفتم و به خودم حمله کردم. در آنجا قصه یک طلبه را می‌شنویم که در مقطعی از زندگی‌اش دچار تردید می‌شود که در ادامه زندگی‌اش، فیلمساز شود و کار سینمایی کند و از آن طریق کار تبلیغی را انجام دهد یا اینکه یک روحانی ملبس سنتی باشد و از آن طریق مبلغ ارزش‌ها باشد و تبعات این تصمیم وارد زندگی خانوادگی‌اش شده و او را وارد یک بحران می‌کند. در فیلم غیرمسکونی شاید برای اولین بار در ایران بود که به قصه عجیبی پرداختیم که موضوعش خیانت در صنف روحانیت بود. این فیلم، داستان یک روحانی فعال و پیشرو است که اشتغال زایی می‌کند و از لحاظ روحی، اهالی محله را تامین و مدیریت می‌کند و از خانم‌ها و بچه‌هایی که همسران یا پدرانشان درگیر زندان و یا کار هستند، مراقبت می‌کند. در این حین همسر این روحانی به اون شک می‌کند که شاید با زنان سرپرست خانواده، ارتباط داشته و آن‌ها را صیغه کرده و در نهایت زندگیشان وارد یک بحران می‌شود و در ادامه آن فرزندشان سقط می‌شود. در واقع در این فیلم می‌خواستم ذهنیت مخاطب را از تصویر کلیشه‌ای روحانیت، خط بزنم و نگاه مردم را واقعی‌تر کنم که از سینمای مستند کمک گرفتم. سینمای مستند، نگاه واقعی می‌بخشد. ما اگر واقع بین باشیم از خیلی از چالش‌ها عبور می‌کنیم و خیلی از مشکلات پیش نمی‌آید. یکی از دوستان من روحانی ملبس هست و در یک نقطه کور در حاشیه شهر با دو بچه زندگی می‌کنند. خودش مبتلا به بیماری فاکتور هشت است و دو فرزندش مبتلا به بیماری ای بی هستند و زندگی بسیار سختی دارند تا جاییکه حتی شانه کردن موی دخترانش یا عوض کردن لباس‌شان با توجه به بیماری‌شان بسیار سخت است. اگر پانسمان این بچه‌ها تمام شود پدر باید پانسمان‌شان را از داروخانه‌های بالا شهر تهران تهیه کند و اگر پدرشان با وجود این شرایط سخت به داروخانه‌های بالاشهر تهران برود اصلا بعید نیست که عمامه‌اش را بیندازند و این به خاطر عدم واقع بینی است. من می‌گویم نه مقدس گرایی و نه تقدس زدایی. باید بین این‌ دو حرکت کنیم و واقع بین باشیم. تلاش من در سینمای مستند این بود که مردم را به واقع بینی دعوت کنم و بگویم از همه زوایا، روحانیون را ببینیم. این روحانیونی که قسمتی از زندگیشان را بیان کردم هم جزئی از بدنه روحانیت هستند و فقط برخی از روحیانیون مسئول را نبینیم که بعضاً در کارشان کوتاهی کردند و به جریان انقلاب و معیشت مردم ضربه زدند. مردم حق دارند ناراحت بشوند اما این برچسب حکومت آخوندی که به این صنف خورده است را با نگاه واقع بینانه‌تری باید بررسی کنند و همه جوانب را بسنجند و بعد قضاوت کنند.

در مورد فیلم‌ها و پروژه‌هایی که در دست دارید توضیح دهید.

من یک مستند دیگر هم دارم که اتفاقا آن هم در مورد یک شخصیت روحانی است. تجربه کاری من در این سال‌ها متنوع و متعدد بود اما مسئله اصلی همیشه برای من صنف روحانیت بوده است. فیلمی که الان درگیرش هستم در مورد یک روحانی کارآفرین است که هیئت علمی دانشگاه بود و کارش را رها کرده و در حوزه پوشاک کارآفرینی می‌کند و با سختی‌های فراوان یک چرخه تولید را ایجاد می‌کند. در این داستان با یک شخصیت متفاوت روبه‌رو می‌شویم که به صورت مجازی دانشجوی دکتری دانشگاه آکسفورد هست و زندگی عجیبی دارد.

جالب است بگویم که جمع زیادی از مخاطبینی که شاید در پایگاه فکری ما نبودند و گاهی برچسب‌های بی حجابی یا بی دینی به آن‌ها زده می‌شود، بعد از دیدن کارهایم با من صحبت می‌کردند و می‌گفتند که این فیلم ما را به سراغ تردیدهایمان برد. اینجاست که متوجه می‌شویم تبلیغ از راه هنر، فقط یک امر صنفی نبوده و تاثیر هنر در اینجا نمایان می‌شود.

۵۷۵۷

کد خبر 1764243

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران سینمای مستند کارگردانان سینمای ایران سینمای داستانی سینمای مستند سال ها یک روحانی واقع بین برای من

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۶۴۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیکاری سینماگران ربطی به رونق اقتصاد و فروش فیلم‌ها ندارد

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، صبح امروز سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه، یکصد و هشتمین جلسه شورای معاونان و مدیران سازمان سینمایی با حضور محمد خزاعی به میزبانی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی برگزار شد.

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در آغاز این جلسه گفت: به نظر می‌رسد مدتی است بخشی از جریان رسانه‌ای در صدد نادیده گرفتن دستاوردهای سازمان سینمایی هستند و به طور مشخص این نکته را بیان می‌کنند که شما از کدام رونق در سینما صحبت می‌کنید، در حالی که بسیاری از سینماگران بی کارند. این آدرس غلط دادن است، ما در این باره کمتر صحبت کردیم و درباره اش تحلیل نشده که بیکاری سینماگران ربطی به رونق اقتصاد و فروش فیلم‌ها ندارد و مؤلفه‌های دیگری در این مساله دخیل است که نیاز به واکاوی و دقت نظر دارد.

رئیس سازمان سینمایی افزود: رونق اقتصادی شاخص‌هایی دارد؛ تولید، اشتغال، مخاطب سینما، توسعه زیرساخت و مسائلی از این دست. بیکاری سینماگران به این دوره محدود نیست، افرادی هستند که یک دهه یا دو دهه بیکار بوده‌اند. دلیل این بیکاری، رونق تولید فیلم نیست، مساله این است که بخش خصوصی رغبتی برای همکاری با این افراد ندارد. بخش خصوصی دلایل و مختصات خودش را دارد، در عین حال در همین شرایط هم، در بخش خصوصی کارگردان یا تهیه‌کننده‌ای سالی پنج پروژه دارد.

وی ادامه داد: ما نمی‌توانیم بخش خصوصی را مجبور کنیم با فلان کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگر کار کند؛ اگر توجیه اقتصادی و منطقی برایش ندارد. این زیر سوال بردن فروش فیلم‌ها و استقبال از اکران سینماها بدون در نظر گرفتن دلایل و مسائلی که در تولید مؤثر است، ذهن‌ها را گمراه می‌کند. آیا بیکاری شما دوستان به یکی دو سال اخیر مربوط است، خوشبختانه پلتفرم‌ها بازار خوبی دارند و تولید در آنها پررونق است. تعدادی از کارگردان‌ها، تهیه‌کننده‌ها و بازیگران هر سال در پلتفرم‌ها مشغول کارند، پس کار و پروژه وجود دارد.

خزاعی با اشاره به حضور بیش از ۷۰ فیلم سینمایی در جشنواره فجر ۴۲، تولید بیش از ۲۵۰۰ فیلم کوتاه که حدود ۵۰ درصد آن‌ها با حمایت، مشارکت و همراهی انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده اند و تهیه و تولید بیش از ۹۰ مستند و ۴۰ انیمیشن در مرکز گسترش در سال گذشته در کنار گردش چرخ صنعت سینما در بخش‌های اکران، توزیع، پخش و تبلیغات سینمایی عنوان کرد: به طور میانگین در هر فیلم سینمایی تا سقف ۱۰۰ نفر و در فیلم‌های مستند و کوتاه حدود ۱۰ نفر در هر اثر مشغول به کار بوده اند. یعنی به طور تقریبی، سال گذشته، بالغ بر ۳۰ هزار نفر در تولید آثار سینمای ایران در سال گذشته نقش و همکاری داشته اند و این ظرفیت، در کنار امکان اشتغال خوبی که در بستر پلتفرم‌ها فراهم شده قابل ملاحظه است.

به گفته وی، این وضعیت گوشه‌ای از تلاش‌های سازمان سینمایی در کنار سایر مجموعه‌های هم افزا برای رونق مضاعف و رشد و گسترش ظرفیت‌های تولید و اشتغال در سینماست.

وی افزود: عدم اشتغال، شاخص‌های متفاوتی دارد که بعضی از آنها را خود دوستان و عزیزان منتقد بهتر می‌دانند. بنابر این، لازم است تلاش کنیم تا با ارائه قصه‌های بدیع، نو و دغدغه‌مند بتوانیم سینمای کشور را همراهی کنیم.

رئیس سازمان سینمایی در ادامه سخنانش گفت: دلایل بیکاری نسل‌های مختلف بازیگری و کارگردانی مساله امروز سینما نیست، همواره وجود داشته است. برخی از این عزیزان که امروز منتقد شرایط هستند خودشان سابقه مدیریتی دارند؛ مگر در آن دوره‌ها، این چالش‌ها وجود نداشته است؟ می‌توان بررسی تطبیقی از عملکرد ادوار داشت با مختصات و الزامات اجتماعی و جامعه شناختی امروز. بعضی سینماگران مسائلی دارند که به کم‌کاری منجر می‌شود، گروهی موردپسند فضای جدید و آثار تازه نیستند و این را هم بدانیم که سینما، دائم تغییر می‌کند و هیچ نسل و گروهی همیشه پرکار و فعال نبوده و همواره با «چرخش نسلی» روبه‌رو هستیم.

خزاعی یادآور شد: آمار صدور پروانه ساخت ما مشخص است، در تولید عقب نیفتاده‌ایم، میزان سرمایه‌گذاری دولتی در تولید آثار شفاف و عیان است. به عنوان مثال تولید در بنیاد سینمایی فارابی، نسبت به گذشته چهار برابر شده و در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و انجمن سینمای جوانان، آمارها موجود است که حمایت از این نوع آثار چند برابر شده است.

وی با بیان اینکه ورود انبوه و بی‌رویه فارغ التحصیلان جدید دانشگاه‌ها، آموزشگاه‌ها و مؤسسات تجربی و کمرنگ شدن اشتیاق بخش‌خصوصی برای سرمایه‌گذاری را در وضعیت موجود نباید نادیده بگیریم، ادامه داد: وظایف دولت، افزایش تولید و رونق در این زمینه است که به اشتغال‌زایی منجر می‌شود. چگونه است که تولید آثار در همه بخش‌های سینمای ایران افزایش داشته، اما بیکاری بیشتر شده است؟ دولت سیزدهم، برای رونق عرصه فرهنگ و هنر، برنامه داشته و دارد و تلاش می‌کند این برنامه‌ها را عملی کند. همه اهتمام ما در بخش فرهنگ، همین است.

محمد خزاعی در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: بیکاری هنرمندان در همه جای جهان، دلایل مشابهی دارد. گاهی می‌شود به این موضوع تمرکز کرد که صنوف به وظایف خودشان عمل نکرده‌اند. اگر آئین نامه امنیت شغلی هنرمندان، یک دهه پیش تهیه و تصویب می‌شد این روزها شاهد بیکاری گسترده نبودیم. سندیکاهای دیگر، در حوزه‌های دیگر، از حقوق اعضای خود دفاع کرده و درباره آنها پاسخگویی و نسبت به دولت، مطالبه دارند اما در سینما، این رخ نداده است.

وی ضمن تشکر از همه کسانی که در عرصه سینما و در شکل‌گیری و راهبری صنوف زحمات فراوانی متحمل شده اند و امروزه سینمای ایران مدیون تدابیر و زحمات آنهاست، گفت: انسجام صنوف سینمایی امری ضروری است و انتظار می‌رود بزرگان و دست اندرکاران بانفوذ این عرصه، فضا را به گونه‌ای کنترل کنند که کار صنفی به صورت جامع و درست انجام پذیرد تا پروژه‌ها موظف باشند از اعضای صنوف استفاده کنند تا بدین طریق بخش قابل توجهی از مشکلات بیکاری بعضی سینماگران مرتفع شود.

خزاعی با گلایه از برخی بی انصافی‌ها گفت: بعضی دوستان، برای نقد کردن شرایط سینما، دست پیش می‌گیرند تا به پرسش‌هایی که خود سینماگران دارند، پاسخ ندهند.

وی یکی از کارکردهای صنوف را رسیدگی مستمر و منظم به وضعیت معیشتی اعضای آن دانست و گفت: نکته مهم دیگری که در سینمای ایران رخ داده معلول شرایط اقتصادی است، واقعیت این است که فیلمسازی گران شده، دیگر نمی‌شود با ۵۰۰ میلیون تومان فیلم ساخت. تولیدهای ارزان قیمت، در گذشته بیشتر بود، با وجود این گرانی، نمودار آماری صدور پروانه ساخت و نمایشی که ما صادر کردیم، نشان می‌دهد ما شرایط را برای فیلمسازی مهیا کرده‌ایم تا آنانی که فرصت دارند، این فضا را از دست ندهند. حمایتی که از تولید صورت گرفته نه تنها کمتر از ادوار گذشته نبوده، بلکه شاهد رشد چند برابری نیز هستیم. همچنین در توسعه زیرساخت، سینماسازی و تجهیز سالن و موارد دیگر با جهش معنادار و قابل توجهی روبه‌رو هستیم.

وی در پایان عنوان کرد: با توجه به گزاره‌ها و راهبردهای طراحی شده در سال جدید، به طور قطع روند رشد و جهش فعلی با مشارکت گسترده‌تر بدنه صنوف و خانواده سینما ادامه خواهد داشت که همین موضوع نشان می‌دهد چشم‌انداز پیش رو روشن است.

اصغر فارسی، حبیب ایل بیگی، قادر آشنا، علیرضا اسماعیلی، یزدان عشیری، محمدرضا سوقندی، مجید زین‌العابدین، محمد حمیدی‌مقدم، هاشم میرزاخانی، مهدی آذرپندار، مجید اسماعیلی، لادن طاهری، سیدصادق موسوی، غلامرضا نجاتی و رمضانعلی حیدری‌خلیلی در این جلسه حضور داشتند.

کد خبر 6099684 آروین موذن زاده

دیگر خبرها

  • بیکاری سینماگران ربطی به رونق اقتصاد و فروش فیلم‌ها ندارد
  • حضور مرکز گسترش با ۲۲ کتاب در نمایشگاه کتاب تهران
  • روایتی متفاوت از مصطفی رحماندوست درباره ننه سرما + فیلم
  • اعلام اسامی راه‌یافتگان پیچینگ ملی مستند کوتاه انجمن سینمای جوان
  • اعلام اسامی راه‌یافتگان پیچینگ ملی مستند کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران
  • اعلام اسامی راه یافتگان پیچینگ ملی مستند کوتاه
  • موزه سینما بزرگداشت کیانوش عیاری را برگزار می‌کند
  • بررسی «مست عشق» حسن فتحی در رادیو
  • بزرگداشت کیانوش عیاری در موزه سینما
  • کارکرد انتقادی فیلم‌های مستند کمرنگ شده است